حمد و ثنای الهی در کلام مولا امیرالمومنین علی علیه السلام از مجموعه نیابشها و ستایشهای نهجالبلاغه است که پیام صدریه و مرتضی سلمان نژاد ان را تالیف نموده اند.
نهجالبلاغه، گزیده سخنان امام علیبنابیطالب است که توسط شریفرضی در رجب سال ۴۰۰ قمری تدوین گردید. رضی علت تدوین نهجالبلاغه را پس از نوشتن کتابی در فضائل امیرمؤمنان، با عنوان «خصائصالائمهٔ» به درخواست جمعی از دوستان و اهل علم بیان میکند. «تدوین کتابی که گزیده سخنان امام در زمینهها و موضوعات گوناگون از خطبهها، نامهها، پندها و دانش زیستن را در برداشته باشد.
آن مردان فضل و دانش میدانستند که این سخنان، شگفتیهای بلاغت و دُردانههای فصاحت و گوهرهای ادب و کلمات پر مغز و روشنگر دین و دنیاست و این مجموعه نفیس در هیچ کلام و کتابی یافت نمیشود. چون امیرمؤمنان-که درود خدا بر او باد- سرچشمه فصاحت و زایشجای بلاغت است و از آن بزرگوار گنج فرهنگ و ادب و قانونهای آن پدید آید و هر سخنوری بر شیوه و روش آن حضرت ره پوید، و هر واعظ شیرینسخن و رساگویی از او کمک گیرد، و در عین حال امام در این میدان، گوی سبقت را از دیگران ربودهاست و اوست پیشتاز و دیگران وامانده؛ زیرا کلام آن حضرت سخنی است که نور و نشانه خدایی دارد و از آن رنگ و بوی سخن نبوی تراود.
نویسندگان این کتاب تسبیح و تحمید در کلام امام علی (ع) را در کتاب نهجالبلاغه بررسی کردهاند. با مروری بر کاربردهای تسبیح و تحمید در کلام امام علی (ع)، میتوان شاهد نمونههای بسیار زیبایی از مدح و ثنای الهی، با ادبیاتی فاخر و ارزشمند بود که به نوبه خود بالاترین سطوح معارفی را برای مخاطب خود به ارمغان آورده است.
با عنایت به حجم کاربردها و تنوع گوناگون آن، در کتاب حاضر دو بخش تسبیح و تحمید به صورت جداگانه آمده است و ذیل هر یک با برشماری مصادیق آن در نهجالبلاغه، دلالتهای مستخرج از کلام امام در حد نیازِ مخاطب بیان شده است.
خواندن کتاب حمد و ثنای الهی در کلام مولا امیرالمومنین علی علیه السلام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به شناخت بیشتر امام علی (ع) و نهجالبلاغه مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب حمد و ثنای الهی در کلام مولا امیرالمومنین علی علیه السلام
امامصادق از رسولاکرم روایت میکند که ایشان فرمودند:
«هرگاه بندهای «سبحاناللّه» بگوید، هر آنچه در زیر عرش قرار دارد، همراه با او تسبیح گویند و به گوینده این سخن، دَه برابر پاداش داده میشود و هرگاه «الحمدللّه» بگوید، خداوند نعمتهای دنیا را بر او ارزانی دارد تا زمانیکه با خداوند ملاقات کند و آنگاه نعمتهای آخرت بر او ارزانی شود.
تسبیح، بهمثابهٔ شکر:
تسبیح خداوند، نوعی تشکر از اوست. چنانکه در قرآنکریم در آیه ۱ و ۳ سوره مبارکه نصر فرمود:
(إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ... فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک ...)؛ هرگاه فتح و پیروزی به سراغ شما آمد خدا را تسبیح گویی.
تسبیح، به مثابهٔ کفاره برخی گناهان شنیداری:
تسبیح خداوند، کفّاره کلماتی است که در مجالس گفته یا شنیده میشود. در حدیث میخوانیم: رسولخدا هنگامیکه از مجالس بر میخاستند، ذکر «سُبْحَانَک اللّٰهُمَّ وَ بِحَمْدِک» را گفته و میفرمودند: این کلمه، کفّاره مجلس است: «إِنَّهُ کفَّارَۀَ المَجلِسِ».
تسبیح، بهمثابهٔ وسیله نجات:
تسبیح، وسیله نجات است. چنانکه قرآن کریمدرباره حضرتیونس میفرماید:
(فَلَوْلَا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یوْمِ یبْعَثُونَ)؛ اگر او تسبیحگو نبود، برای همیشه در شکم ماهی ماندگار بود.
در جوامع روایی باب مستقلی ذیل «کتابالدعا» تحت عنوان «بابالثناء قبلالدعا» آمده است. برای نمونه باید از الکافی شیخ کلینی یاد کرد که ذیل این باب ۹ حدیث ذکر کرده است. با مروری بر باب دیگری با عنوان باب التسبیح و التهلیل و التکبیر در کتاب اصول کافی نیز بهخوبی میتوان مشاهده کرد که تسبیح در کنار تهلیل (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ) و تکبیر (أَللَّهُ أَکْبَرُ) به عنوان دعا و نسخهای برای حل مشکلات و سختیهای مؤمنین از سوی امام معصوم صادر شده است.
نمونه دیگر علامهمجلسی& در بحارالانوار در باب ۱۷ کتابالدعا، درباره ضرورت تقدیم مدح و ثناء و صلوات بر پیامبراکرم و خاندان ایشان قبل و بعد از دعا و طلب، روایاتی نقل میکند.
تسبیح خداوند نه تنها در قرآنکریم و روایات اسلامی بهوفور از آن یاد و توصیه شده است، در ادعیه مأثور نیز میتوان آن را به صورت جدی دنبال کرد.
یکی از اموری که در صحیفهسجادیه بسیار یاد شده و میتوان آن را از شاخههای توحید عبادت دانست، مسئله تقدیس و تنزیه الهی است که بیشتر با تعبیر «تسبیح خداوند» عنوان میشود. این مهم افزون بر مقام توحید عبادی، نفی هرگونه شرک و عیب از خداوند نیز هست.
چنانچه در فرازی از دعای سوم صحیفهسجادیه چنین آمده است:
«أَللّٰهُمَّ وَ حَمَلَۀُ عَرْشِک الَّذِینَ لَایفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِیحِک، وَ لَایسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِیسِک، وَ لَایسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِک...؛ خداوندا! رحمت و درود بفرست بر نگهدارندگان عرشت که هرگز از تسبیح ذات پاک تو سست نمیشوند و از ذکر قداست و پاکی تو خسته و رنجیده خاطر نمیگردند و از عبادت و بندگیات درمانده نمیشوند و کوتاهی و نارسایی را بر کوشش و تلاش در امر تو ترجیح نمیدهند و از عشق و حیرت نسبت به تو غافل نمیگردند».
ما نیز باید هماهنگ با آنها و همصدا با همه موجودات که تسبیح خدا میگویند، همنوا شویم و لحظهای از این عبادت غافل نگردیم و با تلاش خستگیناپذیر و مداوم به این امر همّت گماریم و وصله ناهمرنگ جهان نباشیم.
در دعای پنجاه و دوم، امامسجاد پس از تعبیرهای مکرر «سُبْحَانَک؛ تو پاک و منزه هستی» در بند ۱۰ این دعا به خداوند چنین عرض میکند:
«إِلَهِی أَسْأَلُک بِحَقِّک الْوَاجِبِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِک، وَ بِاسْمِک الْعَظِیمِ الَّذِی أَمَرْتَ رَسُولَک أَنْ یسَبِّحَک بِهِ؛ ای خدای من! از تو تقاضا دارم به حق واجبی که بر همه مخلوقانت داری و به حق نام بزرگت که به رسولت دستور دادهای تا با آن نام تو را تسبیح گوید».